معمولا خودمو حبس می کنم و اولین نفری هستم که اعلام می کنم مهمونی نمیام ، همیشه هم دلایل خودمو دارم هرچند توهمی باشن ، دیشب هم موندم خونه و نرفتم عروسی ، بعد مدتها بلاخره یه تنهایی ناب پیدا کردم واسه خودم . همیشه یه نفر دیگه هم تو خونه غیر از من پیدا میشه .
خیلی وقت بود پشم و پیلیا رو افشون کرده بودم تا یهو با موم ریششونو بکنم ، اما پیش نیومد . محو حرکات ریحانا شده و بودم که تو کنسرتش آهنگاشو به هم ربط میداد و پشت هم می خوند ، یهو برگشته بود به ریشه های آفریقاییشو با طبل و لباس ریش ریش اجرا می کرد، به نظر من یکی از خوشگل ترین و خوش صداترین خواننده های زنه ، تن صدای اونو هیچ کس نداره ، بقیه یا خیلی زیرن یا خیلی بم !!
وقتی زیر نورافکنها تکون می خوره فک می کنم روکش پوستش شکلات صبونه س ، می خوام بپرم گازش بگیرم ببینم مزه کاکائو میده یا نه ، چند وقتی هم هست شعر(اِس اَند اِم) افتاده تو دهنم و هی وقت پیاده رویم می بینم دارم می خونمش و می خندم میگم آدم چقدر باید بی حیا باشه که تو آهنگش اینارو بگه ، رو دوچرخه هم که میشینم بیشتر دوس دارم برام ( هارد ) ریپیت شه ، اگه دماغش انقدر پهن نبود خیلی به اجداد سیاه پوستش شباهت نداشت.
اونقدر نشستم جلوی کامپیوتر و ریحانارو دید زدم و راجع بهش فکر کردم که یادم رفت چی رو گاز گذاشتم تا آب شه ، وقتی فهمیدم که بوی سوختگیش تا اتاق خواب هم اومده بود ، پریدم تو آشپزخونه ، از شیرگرم کن آتیش زده بود بیرون و همینجور می سوخت ، آبِ شیرگرم کن تموم شده بود و ظرف پلاستیکی موم با موم توش هم تبدیل به خاکستر شده بود و همینجور آتیش گرفته بود و دود غلیظ همه جارو گرفته بود . با دهن باز صحنه رو نگاه می کردم و می گفتم خداوندا چه گندی !!!
شیرگرم کنو از رو گاز ورداشتم و نگاش می کردم همینطور داره می سوزه آتیش توشو باید چیکار کنم ، یعنی بگیرم زیر آب؟نکنه بدتر شه!مگه نه اینکه رو چیزای نفتی نباید آب ریخت وقتی آتیش میگیرن ، پلاستیکم یه جور ماده نفتیه دیگه ، گیریم خاموش شد اصلا ، با این همه دودی که رو سقف آشپزخونه و پذیرایی جمع شده چیکار کنم!
انداختمش تو ظرفشویی و آبو واز کردم روش ، نهایتش انفجار بود دیگه ، اما خاموش شد، همهً چراغارو خاموش کردم و کولرو گذاشتم رو زیاد ، همهً در و پنجره هارو تا آخر باز گذاشتم . هرچند وقت یه بارم می رفتم هی اونورا رو بو می کردم ببینم هنوز بوی پلاستیک سوخته میدن؟
یکی از چراغ هارو روشن کردم تا یخ دربیارم بندازم تو آب بخورم ، یکی زنگ خونه رو زد و گفت مستاجر بابامه اومده پول بده ، ذهن من باز کار افتاد ، کسی تو ساختمون نیست ، منم هیچ کدوم از مستاجر هارو نمیشناسم ، حتما یکی دیده همه از خونه رفتن بیرون ، اومده یه دستی بزنه ، بهش گفتم صبر کنه تا بیام دم در! کامل لباس پوشیدم تا اگه موردی پیش اومد بتونم فرار کنم ، گوشی و کلید آپارتمانو گذاشتم تو یه جیبم ، کاترمم کردم تو اون یکی جیبم ، به خودم اطمینان میدادم اگه بخواد یه حرکت اشتباه کنه بدون هیچ رحمی می کشم زیر گلوش ، در آپارتمانو بستم تا جایی نباشه بتونه منو بکشونه توش . رفتم پایین آروم لای درو باز کردم و با ترس نگاه می کردم ، خیابون تقریبا دیگه خالی بود اون وقت شب ، همش منتظر بودم الان خودشو بزنه به در بیاد تو ، دیدم یه مردی وایساده پایین پله های جلوی در ، شمرده و آروم با چهره و لهجه شهرستانی سلام کرد و یه کپه پول دستم داد و گفت بدم بابام !!
منم اومدم بالا کر کر خندیدم و کاترو باز گذاشتم تو کیفم و تکرار کردم البته که نمیدم به بابام ، اون واسه خودش زیاد داره ، این مال خودمه ، واس گوشی جدیدم !!
**S&m**
لینک اول
لینک دوم
لینک سوم
پ.ن: سایت مورد اعتماد خودم لینکشو نداشت ، این سه تا لینکو گذاشتم ، هر کدوم راحت تر آهنگ رو بهتون داد از اون دانلود کنید:)
متنشم اگه خواستید تو ادامه مطلبه